به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، سیامک سرلک سرپرست هیأت کاوش فصل دهم محوطه قلی درویش با بیان این مطلب گفت :کاوش های فصل دهم محوطه قلی درویش، با هدف مطالعه ابعاد گوناگون دوره گذار از عصر مفرغ به عصر آهن در حاشیه غربی فلات مرکزی ایران برنامه ریزی و انجام شد.
او افزود : در فصل دهم محدوده ای به ابعاد 100 متر مربع مورد کاوش و بخش های دیگری از فضا های معماری این دوره مورد شناسایی قرار گرفت.
به گفته این باستان شناس، طی این فصل و فصول پیشین، بیش از 500 متر مربع از لایه های استقراری و بقایای معماری این دوره در محوطه قلی درویش مورد کاوش و مطالعه قرار گرفته است.
وی دوره گذار از عصر مفرغ به عصر آهن را یکی از دوره های کم شناخته بویژه در حوزه فرهنگی فلات مرکزی ایران دانست و اظهار داشت : از نکات مبهم این دوره، تبیین روند شکل گیری فرهنگ های عصر آهن در فلات ایران است.
سرلک با بیان اینکه مطالعه مدارک باستان شناختی و نتایج پژوهش های مرتبط با این دوره دو فرضیه متضاد را در ارتباط با چگونگی گذار جوامع از دوره مفرغ به آهن مطرح می کندتصریح کرد : یک فرضیه به گسست فرهنگی در پایان عصر مفرغ اشاره دارد و فرضیه دیگر استمرار فرهنگی دوره های مفرغ پایانی و عصر آهن1 را پیشنهاد می کند.
به گفته او ، نتایج کاوش های محوطه قلی درویش بیشتر موید نبود گسست فرهنگی در پایان عصر مفرغ و آغاز عصر آهن در این بخش از حاشیه غربی فلات مرکزی است.
این باستان شناس با بیان اینکه نتایج لایه نگاری محوطه قلی درویش هیچ نوع گسست فرهنگی یا خلا استقراری بین این دو مرحله را نشان نمی دهد اظهار داشت : از سوی دیگر سایر مدارک باستان شناختی نیز موید استمرار فرهنگی بین این دو مرحله است.
به گفته او ، استمرار فرم ها، تکنیک های ساخت و تزئین سفال ها و همچنین استمرار کاربری فضا های خاص معماری در عصر مفرغ پایانی و عصر آهن1 محوطه قلی درویش، می تواند مبین نبود وجود گسست فرهنگی بین این دو دوره به شمار آید.
وی اظهار داشت :مجموعه معماری آئینی این محوطه، بدون تغییر در پلان اصلی و با تمام ویژگی های آن ( نوع پلان، وجود آتشدان، کاربرد گچ در اندود کف و دیوار ها، کاربرد رنگ اخرا بر روی اندود گچی دیوار ها، کاربرد سکو های خشتی، ستون چوبی و وجود اشیای خاص درون فضا های ائینی) از پایان عصر مفرغ تا عصر آهن 1 استمرار دارد.
سرلک گفت : بدون تردید تکنیک های معماری به دلیل ارتباط و تطابق آن با ظرفیت های زیست محیطی، یکی از نمود های فرهنگی دیر پا به شمار می آیند و به همین دلیل در دوره های مختلف، با نگرش های مختلف، تغییرات معماری به کندی صورت می گیرد اما در بخشی از ساختار های معماری که مرتبط با فرهنگ آئینی جوامع است ، با پذیرش تغییرات جدید ایدئولوژیکی، می تواند بین عملکرد ، کاربری و پلان معماری با نگرش ها و کنش های جدید آئینی تطابق و تناسبات جدیدی بر قرار کند.
به گفته این باستان شناس، دوره گذار از عصر مفرغ به عصر آهن در باستان شناسی ایران ، نه تنها از منظر تحولات فرهنگی که از دیدگاه گاهشناختی نیز آنگونه که باید، تبیین نشده است.
سرپرست هیأت کاوش فصل دهم محوطه قلی درویش افزود: در وضعیت فعلی، با توجه به نتایج تاریخ گذاری مطلق لایه های استقراری محوطه قلی درویش و مجموعه اطلاعاتی که تا کنون از مطالعات مقایسه ای مدارک کاوش به دست آمده است، سده های 1600 تا 1500 ق.م، معرف دوره گذار از عصر مفرغ پایانی به عصر آهن1 شناخته شده است.
وی اظهار داشت :از منظر تحولات تکنولوژیکی شواهد قابل قبولی از فن آوری فلز کاری هم در عصر مفرغ و هم عصر آهن در این محوطه به دست آمده است.
سرلک در خصوص یافته های کاوش در محوطه قلی درویش گفت :در فصل دهم کاوش تعدادی قالب های فلز گری، بوته های ذوب فلز، اشیای مفرغی و مسی، سرباره های فلز مس و مقادیری سنگ آهن به دست آمد.
از سوی دیگر تا کنون 4 شی آهنی از کاوش های محوطه قلی درویش به دست آمده است که یک شی از لایه های استقراری عصر آهن1 ( حدود 1400 ق.م) و سه شی دیگر از لایه های دوره گذار از مفرغ به عصر آهن (حدود 1600 تا 1500ق.م) شناسایی شده است.
به گفته این باستان شناس ، بدون تردید اهمیت این دوره در شناسایی و درک بهتر تحولات فرهنگی نیمه دوم هزاره دوم ق.م، مستلزم انجام مطالعات دقیق تر، هدف مند و روش مند در این محوطه و سایر حوزه های فرهنگی بویژه در مناطق شمالغرب، غرب و شمال شرق کشور است.
مجوز فصل دهم کاوش های باستان شناسی محوطه قلی درویش جمکران قم توسط رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری صادر شده است .
انتهای پیام/